شاه نعمت‌الله ولی

شاه نعمت‌الله ولی

شاه نعمت‌الله ولی
شاه نعمت‌الله ولی

مرنجان جان باقی از شاه نعمت‌الله ولی غزل 1478

غزل 1478 ام از 2701 غزلیات

مرنجان جان باقی را برای این تن فانی

1 مرنجان جان باقی را برای این تن فانی دریغ از آن چنان جانی که بهر تن برنجانی

2 به دشواری مخور خونی مشو ممنون هر دونی قناعت کن ز کسب خود بخور نانی به آسانی

3 هوای دیو نفسانی مسخر کن سلیمانی چرا عاجز شدی آخر به دست دیو نفسانی

4 شراب عشق او در کش که تا چون ما شوی سرخوش اگر فرمان نخواهی برد مخمورم تو می دانی

5 بزن شمشیر مردانه بگیر اقلیم شاهانه بیا بر تخت دل بنشین که در عالم تو سلطانی

6 اگر دنیی اگر عقبی طلبکار همان ارزی هر آن چیزی که می ورزی حقیقت دان که خود آنی

7 حریف نعمت الله شو که ذوق با خوشی یابی چرا مخمور می گردی مگر غافل ز یارانی

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر مرنجان جان باقی را برای این تن فانی

شاعر شعر مرنجان جان باقی را برای این تن فانی چه کسی است ؟

شاعر شعر مرنجان جان باقی را برای این تن فانی شاه نعمت‌الله ولی می باشد.

شعر مرنجان جان باقی را برای این تن فانی در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر مرنجان جان باقی را برای این تن فانی چیست ؟

قالب شعر مرنجان جان باقی را برای این تن فانی غزل است

مضمون اصلی شعر مرنجان جان باقی را برای این تن فانی چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, می‌نوشی است.
بنر