جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

ساخت از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) مثنوی معنوی 22

مثنوی معنوی 22 ام از 6329 دفتر اول

ساخت طوماری به نام هر یکی

1 ساخت طوماری به نام هر یکی نقش هر طومار دیگر مسلکی

2 حکمهای هر یکی نوعی دگر این خلاف آن ز پایان تا به سر

3 در یکی راه ریاضت را و جوع رکن توبه کرده و شرط رجوع

4 در یکی گفته ریاضت سود نیست اندرین ره مخلصی جز جود نیست

5 در یکی گفته که جوع و جود تو شرک باشد از تو با معبود تو

6 جز توکل جز که تسلیم تمام در غم و راحت همه مکرست و دام

7 در یکی گفته که واجب خدمتست ور نه اندیشهٔ توکل تهمتست

8 در یکی گفته که امر و نهیهاست بهر کردن نیست شرح عجز ماست

9 تا که عجز خود بینیم اندر آن قدرت او را بدانیم آن زمان

10 در یکی گفته که عجز خود مبین کفر نعمت کردنست آن عجز هین

11 قدرت خود بین که این قدرت ازوست قدرت تو نعمت او دان که هوست

12 در یکی گفته کزین دو بر گذر بت بود هر چه بگنجد در نظر

13 در یکی گفته مکش این شمع را کین نظر چون شمع آمد جمع را

14 از نظر چون بگذری و از خیال کشته باشی نیم شب شمع وصال

15 در یکی گفته بکش باکی مدار تا عوض بینی نظر را صد هزار

16 که ز کشتن شمع جان افزون شود لیلی‌ات از صبر تو مجنون شود

17 ترک دنیا هر که کرد از زهد خویش بیش آید پیش او دنیا و بیش

18 در یکی گفته که آنچت داد حق بر تو شیرین کرد در ایجاد حق

19 بر تو آسان کرد و خوش آن را بگیر خویشتن را در میفکن در زحیر

20 در یکی گفته که بگذار آن خود کان قبول طبع تو ردست و بد

21 راههای مختلف آسان شدست هر یکی را ملتی چون جان شدست

22 گر میسر کردن حق ره بدی هر جهود و گبر ازو آگه بدی

23 در یکی گفته میسر آن بود که حیات دل غذای جان بود

24 هر چه ذوق طبع باشد چون گذشت بر نه آرد همچو شوره ریع و کشت

25 جز پشیمانی نباشد ریع او جز خسارت پیش نارد بیع او

26 آن میسر نبود اندر عاقبت نام او باشد معسر عاقبت

27 تو معسر از میسر بازدان عاقبت بنگر جمال این و آن

28 در یکی گفته که استادی طلب عاقبت‌بینی نیابی در حسب

29 عاقبت دیدند هر گون ملتی لاجرم گشتند اسیر زلتی

30 عاقبت دیدن نباشد دست‌باف ورنه کی بودی ز دینها اختلاف

31 در یکی گفته که استا هم توی زانک استا را شناسا هم توی

32 مرد باش و سخرهٔ مردان مشو رو سر خود گیر و سرگردان مشو

33 در یکی گفته که این جمله یکیست هر که او دو بیند احول مردکیست

34 در یکی گفته که صد یک چون بود این کی اندیشد مگر مجنون بود

35 هر یکی قولیست ضد هم‌دگر چون یکی باشد یکی زهر و شکر

36 تا ز زهر و از شکر در نگذری کی تو از گلزار وحدت بو بری

37 این نمط وین نوع ده طومار و دو بر نوشت آن دین عیسی را عدو

معنی شعر:

برای هرآنچه نیت کرده اید به خود و قدرت اختیارتان اعتماد داشته باشید شما گاهی اعتماد به نفس خود را از دست میدهید چرا که موفقیت های دیگران را میبینید و در حسرت آنها هستید، هرشخصی به راه و طریقی به هدفش دست می یابد و راه و روش رسیدن به هدف شما متناسب با روحیات و توان شماست پس به خودتان ایمان داشته باشید و خدا را سپاس گویید چرا که او در درون شماست و این قدرت را در اختیار شما قرار داده

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر ساخت طوماری به نام هر یکی

شاعر شعر ساخت طوماری به نام هر یکی چه کسی است ؟

شاعر شعر ساخت طوماری به نام هر یکی جلال الدین محمد مولوی(مولانا) می باشد.

شعر ساخت طوماری به نام هر یکی در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر ساخت طوماری به نام هر یکی چیست ؟

قالب شعر ساخت طوماری به نام هر یکی مثنوی معنوی است

مضمون اصلی شعر ساخت طوماری به نام هر یکی چیست؟

این شعر در دسته‌بندی پندآموز, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن پندآموز, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر