- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 سوی قبرستان گذاری کن، که خوش بوم و بریست سبزه هر سو خط یاری گل رخ سیمین بریست
2 بسکه پربار از گل صدرنگ حسرت گشته است سر نهاده بر زمین، در هر قدم شاخ زریست
3 هر طرف آرامگاه شاه دامادیست شوخ هر قدم گردک سرای نو عروس دلبریست
4 هر قدم در دانه ها از بس بخاک افتاده اند چشم دل گر واکنی، هر جاده عقد گوهریست
5 گوش هوش مردمان از پنبه غفلت پر است ورنه هر نعشی بدوشی، واعظی بر منبریست
6 بر جنون دل نهادان جهان بی بقا هر مزار نوگلی از سبزه تر محضریست
7 ای که دایم میکنی جان از پی زر یافتن عبرتی زین کاخ ویرانت، به از گنج دریست
8 کرد واعظ ذکر مرگ و، فکر مرگ اما نکرد پیش او مردن حق، اما از برای دیگریست