جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

سری از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) غزل 1284

غزل 1284 ام از 6329 غزلیات

سری برآر که تا ما رویم بر سر عیش

1 سری برآر که تا ما رویم بر سر عیش دمی چو جان مجرد رویم در بر عیش

2 ز مرگ خویش شنیدم پیام عیش ابد زهی خدا که کند مرگ را پیمبر عیش

3 به نام عیش بریدند ناف هستی ما به روز عید بزادیم ما ز مادر عیش

4 بپرس عیش چه باشد برون شدن زین عیش که عیش صورت چون حلقه ایست بر در عیش

5 درون پرده ز ارواح عیش صورت‌هاست ز عکس ایشان این پرده شد مصور عیش

6 وجود چون زر خود را به عیش ده نه به غم که خاک بر سر آن زر که نیست درخور عیش

7 بگویمت که چرا چرخ می‌زند گردون کیش به چرخ درآورد تاب اختر عیش

8 بگویمت که چرا بحر موج در موجست کیش به رقص درآورد نور گوهر عیش

9 بگویمت که چرا خاک حور و ولدان زاد که داد بوی بهشتش نسیم عنبر عیش

10 بگویمت که چرا باد حرف حرف شدست که تا ورق ورق آیی سبک ز دفتر عیش

11 بگویمت که چرا شب تتق فروآویخت که گرد کست و عروسی بگیرد جا در عیش

12 بگفتمی سر پنج و چهار و هفت ولیک به یک دو لعب فرومانده‌ام به شش در عیش

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر سری برآر که تا ما رویم بر سر عیش

شاعر شعر سری برآر که تا ما رویم بر سر عیش چه کسی است ؟

شاعر شعر سری برآر که تا ما رویم بر سر عیش جلال الدین محمد مولوی(مولانا) می باشد.

شعر سری برآر که تا ما رویم بر سر عیش در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر سری برآر که تا ما رویم بر سر عیش چیست ؟

قالب شعر سری برآر که تا ما رویم بر سر عیش غزل است

مضمون اصلی شعر سری برآر که تا ما رویم بر سر عیش چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
ویدیویی