- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ماها تو سفر کردی و شب ماند و سیاهی نه مرغ شب از ناله من خفت و نه ماهی
2 شد آه منت بدرقه راه و خطا شد کز بعد مسافر نفرستند سیاهی
3 آهسته که تا کوکبه اشک دل افروز سازم به قطار از عقب قافله راهی
4 آن لحظه که ریزم چو فلک از مژه کوکب بیدار کسی نیست که گیرم به گواهی
5 چشمی به رهت دوخته ام باز که شاید بازآئی و برهانیم از چشم به راهی
6 دل گرچه مدامم هوس خط تو دارد لیک از تو خوشم با کرم گاه به گاهی
7 تقدیر الهی چو پی سوختن ماست ما نیز بسازیم به تقدیر الهی
8 تا خواب عدم کی رسد ای عمر شنیدیم افسانه این بی سر و ته قصه واهی