جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

مها از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) غزل 932

غزل 932 ام از 6329 غزلیات

مها به دل نظری کن که دل تو را دارد

1 مها به دل نظری کن که دل تو را دارد که روز و شب به مراعاتت اقتضا دارد

2 ز شادی و ز فرح در جهان نمی‌گنجد که چون تو یار دلارام خوش لقا دارد

3 همی‌رسد به گریبان آسمان دستش که او چو سایه ز ماه تو مقتدا دارد

4 به آفتاب تو آن را که پشت گرم شود چرا دلیر نباشد حذر چرا دارد

5 چرا به پنجه کمرگاه کوه را نکشد کسی که ز اطلس عشق خوشت قبا دارد

6 تو خود جفا نکنی ور کنی جفا بر دل بکن بکن که به کردار تو رضا دارد

7 چرا نباشد راضی بدان جفای لطیف که او طراوت آب و دم صبا دارد

8 در آتش غم تو همچو عود عطاریست دل شریف که او داغ انبیا دارد

9 خمش خمش که سخن آفرین معنی بخش برون گفت سخن‌های جان فزا دارد

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر مها به دل نظری کن که دل تو را دارد

شاعر شعر مها به دل نظری کن که دل تو را دارد چه کسی است ؟

شاعر شعر مها به دل نظری کن که دل تو را دارد جلال الدین محمد مولوی(مولانا) می باشد.

شعر مها به دل نظری کن که دل تو را دارد در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر مها به دل نظری کن که دل تو را دارد چیست ؟

قالب شعر مها به دل نظری کن که دل تو را دارد غزل است

مضمون اصلی شعر مها به دل نظری کن که دل تو را دارد چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر