1 ای مج، کنون تو شعر من از بر کن و بخوان از من دل و سگالش، از تو تن و روان
2 کوری کنیم و باده خوریم و بویم شاد بوسه دهیم بر دو لبان پریوشان
1 مرغ دیدی که بچه زو ببرند؟ چاو چاوان درست چونانست
2 باز چون بر گرفت پرده ز روی کروه دندان و پشت چوگانست
1 ... ...
2 رخسارهٔ او پرده عشاق درید با آن که نهفته دارد اندر پرده
1 سر سرو قدش شد باژگونه دو تا شد پشت او همچون درونه
1 هرکه نامخت ازگذشت روزگار نیز ناموزد ز هیچ آموزگار