1 مکن ای خواجه میل سگ صفتان بدعت بد در این دیار منه
2 چون زنی را رئیس ده کردی خلق ده را تمام رخصت ده
3 گرچه در ده زنی سگی باشد چند باشد ز بی سگی در ده
1 مست می و ساقیم تا نفسی باقی است با می و ساقی مرا کار بسی باقی است
2 گر دلم از دست رفت بهر نثار رهت شکر که بر جان هنوز دست رسی باقی است
1 گر ساقی بدمست به خشم از بر ما رفت بدمستی و دیوانگی ازما به کجا رفت
2 دیوانه از اینیم که آن شوخ پری وش چشمی سوی ما کرد که عقل از سر ما رفت