- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 شهوت که با تو رانند صدتو کنند جان را چون با زنی برانی سستی دهد میان را
2 زیرا جماع مرده تن را کند فسرده بنگر به اهل دنیا دریاب این نشان را
3 میران و خواجگانشان پژمرده است جانشان خاک سیاه بر سر این نوع شاهدان را
4 دررو به عشق دینی تا شاهدان ببینی پرنور کرده از رخ آفاق آسمان را
5 بخشد بت نهانی هر پیر را جوانی زان آشیان جانی اینست ارغوان را
6 خامش کنی وگر نی بیرون شوم از این جا کز شومی زبانت میپوشد او دهان را