بخت اگر یاری دهد چون از امیرخسرو دهلوی غزل 1332

امیرخسرو دهلوی

آثار امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

بخت اگر یاری دهد چون جان در آغوشش کنم

1 بخت اگر یاری دهد چون جان در آغوشش کنم تلخ گوید ز آن لب و همچون شکر نوشش کنم

2 بر سر من عقل، اگر دعوی هشیاری کند روی تو بنمایم و از خویش بیهوشش کنم

3 آتش عشقش فرو پوشم درین شخص چوکاه شعله روشن تر شود هر چند خس پوشش کنم

4 سر فرو آرم ز دوش و رانم اندر راه او چون فرو مانم ز رفتن باز بر دوشش کنم

5 آفتاب عارض آن مه که در یاد من است کافرم تا صبح محشر گر فراموشش کنم

6 کو سگی از کوی تو تا از برای زندگی من دم او گیرم و چون حلقه درگوشش کنم

7 آشنا باید که گیرد دست خسرو، زان زمین هین در آبم، زانکه چون دریاست، در جوشش کنم

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر