ای عاشقان ای از جلال الدین محمد مولوی غزل 34

جلال الدین محمد مولوی

آثار جلال الدین محمد مولوی

جلال الدین محمد مولوی

ای عاشقان ای عاشقان آمد گه وصل و لقا

1 ای عاشقان ای عاشقان آمد گه وصل و لقا از آسمان آمد ندا کای ماه رویان الصلا

2 ای سرخوشان ای سرخوشان آمد طرب دامن کشان بگرفته ما زنجیر او بگرفته او دامان ما

3 آمد شراب آتشین ای دیو غم کنجی نشین ای جان مرگ اندیش رو ای ساقی باقی درآ

4 ای هفت گردون مست تو ما مهره‌ای در دست تو ای هست ما از هست تو در صد هزاران مرحبا

5 ای مطرب شیرین نفس هر لحظه می‌جنبان جرس ای عیش زین نه بر فرس بر جان ما زن ای صبا

6 ای بانگ نای خوش سمر در بانگ تو طعم شکر آید مرا شام و سحر از بانگ تو بوی وفا

7 بار دگر آغاز کن آن پرده‌ها را ساز کن بر جمله خوبان ناز کن ای آفتاب خوش لقا

8 خاموش کن پرده مدر سغراق خاموشان بخور ستار شو ستار شو خو گیر از حلم خدا

عکس نوشته
کامنت
comment