-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای عشق تو پیشوای دردم وی درد تو هر زمان و هر دم
2 آیینهٔ عارضت سیه شد کز حد بگذشت آه سردم
3 یک لحظه بر من آی آخر تا کی داری ز خویش فردم
4 تا من خط سبز تو ببینم تو درنگری به روی زردم
5 گر کار دلم ز دست بگذشت تا در خطر هزار دردم
6 گو بگذر از آنکه شست زلفت دست آویز است و پایمردم
7 گفتی بگریز و ترک من گیر کاورد ز خاکی تو گردم
8 گویی من مستمند مسکین خونی کردم که آن نکردم
9 خونم به مریز از آنکه بس زود من بی تو بسی به خون بگردم
10 خونم بخوری و نیست یک شب تا از تو هزار خون نخوردم
11 کو سوختهتر کسی ز عطار یک سوخته نیست هم نبردم