ای عشق تو پیشوای دردم از عطار نیشابوری غزل 492

عطار نیشابوری

آثار عطار نیشابوری

عطار نیشابوری

ای عشق تو پیشوای دردم

1 ای عشق تو پیشوای دردم وی درد تو هر زمان و هر دم

2 آیینهٔ عارضت سیه شد کز حد بگذشت آه سردم

3 یک لحظه بر من آی آخر تا کی داری ز خویش فردم

4 تا من خط سبز تو ببینم تو درنگری به روی زردم

5 گر کار دلم ز دست بگذشت تا در خطر هزار دردم

6 گو بگذر از آنکه شست زلفت دست آویز است و پایمردم

7 گفتی بگریز و ترک من گیر کاورد ز خاکی تو گردم

8 گویی من مستمند مسکین خونی کردم که آن نکردم

9 خونم به مریز از آنکه بس زود من بی تو بسی به خون بگردم

10 خونم بخوری و نیست یک شب تا از تو هزار خون نخوردم

11 کو سوخته‌تر کسی ز عطار یک سوخته نیست هم نبردم

عکس نوشته
کامنت
comment