- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 عشق نوست و یار نوست و بهار نو زان روی خوب روز نو و روزگار تو
2 چون در نیاید از در من نوبهار من زانم چه خوشدلی که در آید بهار نو
3 در نوبهار چون تو نه ای در چمن مرا از سرو و گل چه خیزد و از لاله زار نو
4 بس نوبهار کهنه که بشکست زانکه کرد در چشم نیم مست تو هر دم خمار تو
5 دارم دل غمین و ندانستم این که باز هر روز نو شود غمم از غمگسار نو
6 با خاک یادگار برم درد تو که باز هم یادگاریی شود و یادگار تو
7 بردی دلم مرنج ز گستاخیش، ازآنک نوبرده ایست پیش خداونگار نو
8 خواهی ببین و خواه نه، باری من از دو چشم ریزم به خاک کوی تو هر دم نثار تو
9 خسرو ز عشق لافی و جویی قرار دل بخشد مگر خدای دلت را قرار نو!