-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 عشق را بیخویشتن باید شدن نفس خود را راهزن باید شدن
2 بت بود در راه او هرچه آن نه اوست در ره او بتشکن باید شدن
3 زلف جانان را شکن بیش از حد است کافر یک یک شکن باید شدن
4 تو بدو نزدیک نزدیکی ولیک دور دور از خویشتن باید شدن
5 در نگنجد ما و من در راه او در رهش بی ما و من باید شدن
6 دوست چون هرگز نیاید در وطن عاشقان را بی وطن باید شدن
7 در ره او بر امید وصل او خاک راه تن به تن باید شدن
8 همچو لاله غرقه در خون جگر زنده در زیر کفن باید شدن
9 در ره او چون دویی را راه نیست با یکی در پیرهن باید شدن
10 پس چو عطار اندر آفاق جهان پاکباز انجمن باید شدن