- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 تاخار عشق در جگر من شکسته است هر گل که هست در نظر من شکسته است
2 شوخی که بسته بود در از ناز بر همه مست آمدست دوش و در من شکسته است
3 هرجا که شیشه دل پر خون عاشقی است آن سنگدل برهگذر من شکسته است
4 غوغای عشق بر در و بامش ز دیگران سنگ غم از میانه سر من شکسته است
5 من چون خمیده پشت نگردم که در فراق بار چو کوه او کمر من شکسته است
6 دی خنده کرد آن بت و گفتا شکر فروش اینست کز لبش شکر من شکسته است
7 اهلی بشاخ وصل چو بلبل کجا رسم کز سنگ جور بال و پر من شکسته است