-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 عشق آمد و دل ز دست ما برد تدبیر ز عقل مبتلا برد
2 عیش و طرب و قرار و تمکین یک یک ز دلم جدا جدا برد
3 هر دل که به سینه کسی دید یا در کف غم سپرد و یا برد
4 یار آمد و ساخت خانه در دل شاه آمد و خانه گدا برد
5 ما را که ز غم خیال گشتیم باد سر زلف او ز جا برد
6 سیلاب غمش در آمد از شهر بازار هزار پارسا برد
7 شب صورت او به خواب دیدم تا چشم زدم بهم، مرا برد
8 دل را می برد سیل دیده اشکم بدوید و خواب را برد
9 این دیده، من که کور بادا پیش همه آبروی ما برد
10 مسکین دل بیقرار خسرو غم هیچ ندانمش کجا برد؟