- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 به من نگر به دو رخسار زعفرانی من به گونه گونه علامات آن جهانی من
2 به جان پیر قدیمی که در نهاد من است که باد خاک قدمهاش این جوانی من
3 تو چشم تیز کن آخر به چشم من بنگر مدزد این دل خود را ز دلستانی من
4 بر این لبم چو از آن بخت بوسهای برسید شکر کساد شد از قند خوش زبانی من
5 به گوشها برسد حرفهای ظاهر من به هیچ کس نرسد نعرههای جانی من
6 بس آتشی که فروزد از این نفس به جهان بسی بقا که بجوشد ز حرف فانی من
7 ز شمس مفخر تبریز تا چه دیدستم که بیقرار شدستند این معانی من