جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

ببین از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) غزل 65

غزل 65 ام از 6329 غزلیات

ببین ذرات روحانی که شد تابان از این صحرا

1 ببین ذرات روحانی که شد تابان از این صحرا ببین این بحر و کشتی‌ها که بر هم می‌زنند این جا

2 ببین عذرا و وامق را در آن آتش خلایق را ببین معشوق و عاشق را ببین آن شاه و آن طغرا

3 چو جوهر قلزم اندر شد نه پنهان گشت و نی تر شد ز قلزم آتشی برشد در او هم لا و هم الا

4 چو بی‌گاهست آهسته چو چشمت هست بربسته مزن لاف و مشو خسته مگو زیر و مگو بالا

5 که سوی عقل کژبینی درآمد از قضا کینی چو مفلوجی چو مسکینی بماند آن عقل هم برجا

6 اگر هستی تو از آدم در این دریا فروکش دم که اینت واجبست ای عم اگر امروز اگر فردا

7 ز بحر این در خجل باشد چه جای آب و گل باشد چه جان و عقل و دل باشد که نبود او کف دریا

8 چه سودا می‌پزد این دل چه صفرا می‌کند این جان چه سرگردان همی‌دارد تو را این عقل کارافزا

9 زهی ابر گهربیزی ز شمس الدین تبریزی زهی امن و شکرریزی میان عالم غوغا

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر ببین ذرات روحانی که شد تابان از این صحرا

شاعر شعر ببین ذرات روحانی که شد تابان از این صحرا چه کسی است ؟

شاعر شعر ببین ذرات روحانی که شد تابان از این صحرا جلال الدین محمد مولوی(مولانا) می باشد.

شعر ببین ذرات روحانی که شد تابان از این صحرا در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر ببین ذرات روحانی که شد تابان از این صحرا چیست ؟

قالب شعر ببین ذرات روحانی که شد تابان از این صحرا غزل است

مضمون اصلی شعر ببین ذرات روحانی که شد تابان از این صحرا چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر