- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 روشنایی از شب وصل تو اندوزد چراغ سوختن از آتش هجر تو آموزد چراغ
2 گر چراغ چهره ها از غازه میگیرد فروغ غازه از گلگونی رنگ تو افروزد چراغ
3 نام رویش گر برم، تا شام کاهد آفتاب ور ز رنگش دم زنم، تا صبحدم سوزد چراغ
4 خودنمایی حسن را، در پرده کردن خوشتر است جامه از فانوس از آن بر خویشتن دوزد چراغ!
5 از شرر آتش، ز شبنم گل، عرق ریزد برش! جز خجالت زآن گل عارض چه اندوزد چراغ؟!
6 بهر پاس گنج غم واعظ ز بیم دزد خواب تا سحر در خانه چشم از نگه سوزد چراغ