بیا که عاشق مستیم از شاه نعمت‌الله ولی غزل 986

شاه نعمت‌الله ولی

آثار شاه نعمت‌الله ولی

شاه نعمت‌الله ولی

بیا که عاشق مستیم و همدمان موافق

1 بیا که عاشق مستیم و همدمان موافق بیار جام شرابی بده به عاشق صادق

2 دوای صاف نخواهیم دُرد درد بیاور که جان خستهٔ ما راست دُرد درد موافق

3 حضور شاهد غیب است وسرخوشان موحد سخن ز وحدت ما گو مگو حدیث خلایق

4 امیر بزم جهانیم و شاه ما ساقی است چه جای لیلی و مجنون چقدر عذرا و وامق

5 برای دیدن یار است دیده ها همه بینا ز بهر ذکر حبیب است زبانها همه ناطق

6 اگر نه مرد مجازی نگر تو از سر تحقیق حقیقت همه حقست نزد اهل حقایق

7 درون خلوت سید وثاق اوست همیشه اگرچه نیست خرابه در او نشیمن و لایق

عکس نوشته
کامنت
comment