امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی
امیرخسرو دهلوی

مبادا کز شکار آن خیره از امیرخسرو دهلوی غزل 421

غزل 421 ام از 2198 غزلیات

مبادا کز شکار آن خیره کش یکسر درون آید

🌙 حالت شب شماره بیت
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7
  • 8

1 مبادا کز شکار آن خیره کش یکسر درون آید کز آن رخسار گردآلود شهری در جنون آید

2 مرا کشت آن سواریها، پسینه دم حسرت برو گه گه مگر لختی غبار از در درون آید

3 چه لطف است آنکه بر سر می کند خاک آب حیوان را به زیر پاش غلطان و دوان و سرنگون آید

4 مخند، ای درد نادیده، ز آب چشم مشتاقان مبادا هیچ کس را کاین بلا از در درون آید

5 دو روزی میهمانم، از درم بیرون مران، جانا که بز در خانه قصاب نز بهر سکون آید

6 ز من پرسی و بس گوئی که خون بهر چه می گریی؟ نمی دانی که آخر هر کجا برند خون آید؟

7 تو خود دانی که نتوان ز یست بی تو، لیک حیرانم که ترک دوستان مهربان از دوست چون آید

8 کدامین سگ بود خسرو که تاب زلف تو آرد که گر شیر اندر آن زنجیر بربندی، زبون آید

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر مبادا کز شکار آن خیره کش یکسر درون آید

شاعر شعر مبادا کز شکار آن خیره کش یکسر درون آید چه کسی است ؟

شاعر شعر مبادا کز شکار آن خیره کش یکسر درون آید امیرخسرو دهلوی می باشد.

شعر مبادا کز شکار آن خیره کش یکسر درون آید در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر مبادا کز شکار آن خیره کش یکسر درون آید چیست ؟

قالب شعر مبادا کز شکار آن خیره کش یکسر درون آید غزل است

مضمون اصلی شعر مبادا کز شکار آن خیره کش یکسر درون آید چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر