ترک من بر عزم رفتن از امیرخسرو دهلوی غزل 1562

امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

ترک من بر عزم رفتن تیر در ترکش مکن

1 ترک من بر عزم رفتن تیر در ترکش مکن غمزه خون ریز را بر فتنه لشکرکش مکن

2 زان دل سنگین چو کردی تیر پیکان مژه تا مرا جان هست در تن تیر در ترکش مکن

3 گر نداری زان لب شیرین شکر ورزیدنم خنده دزدیده زان لبهای شکروش مکن

4 پایی کوبان می رود خنگت بر آتش لاخ نه گو برای جان ما را لعل در آتش مکن

5 چرخ مه گم کرد و زلفت یافت، پنهانش مدار هفت دوران است سیار فلک را شش مکن

6 پیش رفته ست آب چشمم، خسرو از بهر وداع ابر بارانی ست در ره، تنگ بر ابرش مکن

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر