-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ترک من بر عزم رفتن تیر در ترکش مکن غمزه خون ریز را بر فتنه لشکرکش مکن
2 زان دل سنگین چو کردی تیر پیکان مژه تا مرا جان هست در تن تیر در ترکش مکن
3 گر نداری زان لب شیرین شکر ورزیدنم خنده دزدیده زان لبهای شکروش مکن
4 پایی کوبان می رود خنگت بر آتش لاخ نه گو برای جان ما را لعل در آتش مکن
5 چرخ مه گم کرد و زلفت یافت، پنهانش مدار هفت دوران است سیار فلک را شش مکن
6 پیش رفته ست آب چشمم، خسرو از بهر وداع ابر بارانی ست در ره، تنگ بر ابرش مکن