آخر ای یار فراموش مکن از خواجوی کرمانی غزل 23

خواجوی کرمانی

آثار خواجوی کرمانی

خواجوی کرمانی

آخر ای یار فراموش مکن یاران را

1 آخر ای یار فراموش مکن یاران را دل سرگشته به دست آر جگرخواران را

2 عام را گر ندهی بار به خلوتگه خاص ز آستان از چه کنی دورپرستاران را

3 وصل یوسف ندهد دست به صد جان عزیز این چه سودای محالست خریداران را

4 گر نه یاری کند انفاس روان‌بخش نسیم خبر از مقدم یاران که دهد یاران را

5 آنکه چون بنده بهر موی اسیری دارد کی رهائی دهد از بند گرفتاران را

6 دست در دامن تسلیم و رضا باید زد اگر از پای در آرند گنه‌کاران را

7 روز باران نتوان بار سفر بست ولیک پیش طوفان سرشکم چه محل باران را

8 دستگاهیست پر از نافه آهوی تتار حلقهٔ سنبل مشکین تو عطاران را

9 حال خواجو ز سر کوی خرابات بپرس که نیابی به در صومعه خماران را

عکس نوشته
کامنت
comment