لعل او از خون عاشق می بکام از اهلی شیرازی غزل 780

اهلی شیرازی

آثار اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

لعل او از خون عاشق می بکام خود کشد

1 لعل او از خون عاشق می بکام خود کشد آه از آنروز که عاشق انتقام خود کشد

2 بد مگو محمود را گر می کشد جور ایاز شاه اگر عاشق شود ناز غلام خود کشد

3 هرکجا ذکر قدت ای سرو شیرین بگذرد نیشکر آنجا قلم بر حرف نام خود کشد

4 کی کشد ای باغبان از سرو عاشق بار ناز ور کشد باری ز سرو خوشخرام خود کشد

5 رو متاب از منکه شست زلف او صیاد وار دل بقلاب محبت سوی دام خود کشد

6 کام عاشق گنج وصل و تار زلفش اژدهاست ترسم آخر اژدها ما را بکام خود کشد

7 همچو عیسی جان دهد اهلی کلامش مژده را نام جانبخشت چو در سلک کلام خود کشد

عکس نوشته
کامنت
comment