- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 خرم آن لحظه که مشتاق به یاری برسد آرزومند نگاری به نگاری برسد
2 دیده بر روی چو گل بنهد و نبود خبرش گر چه بر دیده ز نوک مژه خاری برسد
3 گر چه در دیده کشد هیچ غبارش نبود هر کجا از قدم دوست غباری برسد
4 لذت وصل نداند مگر آن سوخته ای که پس از دوری بسیار به یاری برسد
5 قیمت گل بشناسد، مگر آن مرغ اسیر که خزان دیده بود پس به بهاری برسد
6 ای خوش آن پاسخ تلخی که دهد از صبرم که خماری شکن ار بعد خماری برسد
7 خسروا، یار تو، گر می نرسد، یاری کن بهر تسکین دل خویش که آری برسد