خواجوی کرمانی

خواجوی کرمانی

خواجوی کرمانی
خواجوی کرمانی

خدنگ غمزهٔ جادو چو در از خواجوی کرمانی غزل 267

غزل 267 ام از 1143 غزلیات

خدنگ غمزهٔ جادو چو در کمان آرد

1 خدنگ غمزهٔ جادو چو در کمان آرد هزار عاشق دلخسته را بجان آرد

2 در آن دقیقهٔ باریک عقل خیره شود دلم حدیث میانش چو در میان آرد

3 حلاوت سخنش کام جان کند شیرین عبارتی ز لبش هر که در بیان آرد

4 از آن دو نرگس مخمور ناتوان عجبست که تیر غمزه بدینگونه در کمان آرد

5 اگر چو خامه سرش تا به سینه بشکافند نه عاشقست که یک حرف بر زبان آرد

6 کدام قاصد فرخنده می‌رود که مرا حدیثی از لب آن ماه مهربان آرد

7 ز راه بنده نوازی مگر نسیم صبا ز دوستان خبری سوی دوستان آرد

8 چرا حرام کند خواب بر دو دیدهٔ من اگر نسیم سحر خواب پاسبان آرد

9 کسی که وصف لب و عارض کند خواجو شکر بمصر برد گل بگلستان آرد

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر خدنگ غمزهٔ جادو چو در کمان آرد

شاعر شعر خدنگ غمزهٔ جادو چو در کمان آرد چه کسی است ؟

شاعر شعر خدنگ غمزهٔ جادو چو در کمان آرد خواجوی کرمانی می باشد.

شعر خدنگ غمزهٔ جادو چو در کمان آرد در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر خدنگ غمزهٔ جادو چو در کمان آرد چیست ؟

قالب شعر خدنگ غمزهٔ جادو چو در کمان آرد غزل است

مضمون اصلی شعر خدنگ غمزهٔ جادو چو در کمان آرد چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر