- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 خرمی بی غم نمی باشد درین باغ خراب خنده گل دارد از پی اشک ریزان گلاب
2 شعله رخسار او را گرد سر پروانه شو تا کی از خامی بگرد خویش گردی چون کباب؟
3 تا نمیگردی مرا در چشم، بیزارم ز چشم تا نمی آیی بخوابم، از نظر افتاده خواب
4 خشم او را، گریه عاشق کجا تسکین دهد شعله آتش چه پروا دارد از اشک کباب
5 ذوق مشق بی قراری در طلب داری اگر سر خطی بر لوح صحرا هست چون موج سراب
6 یک دل آباد در عالم بکس نگذاشتست خانه ها کردست ویران، خانه دنیا خراب
7 ضعف پیری قوت نالیدن از دستم گرفت چون ننالم واعظ اکنون بهر ایام شباب؟