یوسف آخرزمان از جلال الدین محمد مولوی غزل 982

جلال الدین محمد مولوی

آثار جلال الدین محمد مولوی

جلال الدین محمد مولوی

یوسف آخرزمان خرامان شد

1 یوسف آخرزمان خرامان شد شکر و شهد مصر ارزان شد

2 لعل عرشی تو چو رو بنمود تن کی باشد که سنگ‌ها جان شد

3 تخته بند فراق تخت نشست تاج بر سر که چیست خاقان شد

4 عشق مهمان بس شگرف آمد خانه‌ها خرد بود ویران شد

5 پر و بال از جلال حق رویید قفس و مرغ و بیضه پران شد

6 بادلان خیره گشته کاین دل کو بی دلان بی‌خبر که دل آن شد

7 پای می‌کوب و عیش از سر گیر به سر من مگو که پایان شد

8 زر چو درباخت خواجه صراف صرفه او برد زانک در کان شد

9 شمس تبریز نردبانی ساخت بام گردون برآ که آسان شد

عکس نوشته
کامنت
comment