1 عشق جان عاشقان است ای پسر عشق جانان ، جان جان است ای پسر
2 چشم عالم روشن است از نور او گر چه از مردم نهان است ای پسر
3 ما نشان در بینشانی یافتیم این نشان بینشان است ای پسر
4 هر که بینی دامن او را بگیر حضرت او جو که آن است ای پسر
5 بر در میخانه مست افتادهایم جای ما کوی مغان است ای پسر
6 او یکی و آینه دارد هزار در همه بر ما عیان است ای پسر
7 نعمت الله دُرّ دریای دل است در سخن گوهرفشان است ای پسر
دیدگاهها **