- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 جان رفت و دل مقید صد غم بود هنوز تن خاک گشت و دیده پر از نم بود هنوز
2 هرگز نرفت از دل ما خارخار وصل داغ بهشت بر دل آدم بود هنوز
3 صد شاخ گل دمید و ورق کرد زرد و ریخت نخل قد تو فتنه عالم بود هنوز
4 من خاک راه گر شدم ای نوبهار حسن گلزار جان ببوی تو خرم بود هنوز
5 صد بیستون چو صورت شیرین بباد رفت بنیاد عشق ماست که محکم بود هنوز
6 آیین نیکویی سبب نام نیک شد جم رفت و وصف آینه جم بود هنوز
7 اهلی بهر قدم که بود در ره بتان گر صد هزار سجده کند کم بود هنوز