1 جان عاشق نجوید الا هو دل عاشق نپوید الا هو
2 غنچهٔ شاخ گلشن لاهوت هیچ بلبل نبوید الا هو
3 منی ما به آب رحمت خویش هیچ راحِم نشوید الا هو
4 من کیم تا زبان من گوید سخن از من نگوید الا هو
5 مست عاشق نخواهد الا دوست نعمت الله نگوید الا هو
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 به هویت چو اوست با اسما آن هویت طلب کن از اشیا
2 از هویت خبر اگر داری به هویت خدا بُود با ما
1 خار بی کنگر چه کار آید مرا راه بی رهبر چه کار آید مرا
2 گر نباشد مرتضی با من رفیق خدمت قنبر چه کار آید مرا
1 نعمتاللّه را طلب کن از خدا ذوق او از طالب قابل طلب
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به