جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

ای از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) غزل 115

غزل 115 ام از 6329 غزلیات

ای جان و قوام جمله جان‌ها

1 ای جان و قوام جمله جان‌ها پر بخش و روان کن روان‌ها

2 با تو ز زیان چه باک داریم ای سودکن همه زیان‌ها

3 فریاد ز تیرهای غمزه وز ابروهای چون کمان‌ها

4 در لعل بتان شکر نهادی بگشاده به طمع آن دهان‌ها

5 ای داده به دست ما کلیدی بگشاده بدان در جهان‌ها

6 گر زانک نه در میان مایی برجسته چراست این میان‌ها

7 ور نیست شراب بی‌نشانیت پس شاهد چیست این نشان‌ها

8 ور تو ز گمان ما برونی پس زنده ز کیست این گمان‌ها

9 ور تو ز جهان ما نهانی پیدا ز که می‌شود نهان‌ها

10 بگذار فسانه‌های دنیا بیزار شدیم ما از آن‌ها

11 جانی که فتاد در شکرریز کی گنجد در دلش چنان‌ها

12 آن کو قدم تو را زمین شد کی یاد کند ز آسمان‌ها

13 بربند زبان ما به عصمت ما را مفکن در این زبان‌ها

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر ای جان و قوام جمله جان‌ها

شاعر شعر ای جان و قوام جمله جان‌ها چه کسی است ؟

شاعر شعر ای جان و قوام جمله جان‌ها جلال الدین محمد مولوی(مولانا) می باشد.

شعر ای جان و قوام جمله جان‌ها در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر ای جان و قوام جمله جان‌ها چیست ؟

قالب شعر ای جان و قوام جمله جان‌ها غزل است

مضمون اصلی شعر ای جان و قوام جمله جان‌ها چیست؟

این شعر در دسته‌بندی پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر