جانا، تو زغم خبر نداری از امیرخسرو دهلوی غزل 1816

امیرخسرو دهلوی

آثار امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

جانا، تو زغم خبر نداری

1 جانا، تو زغم خبر نداری کز سوز دلم اثر نداری

2 بردار چو بر درت فتادم یا خود فگنی و برنداری

3 تا کی به جواب تلخ سوزی نی آنکه به لب شکر نداری

4 جای تو دل من است، بنشین دل جای دگر اگر نداری

5 می کن ز جفا هر آنچه خواهی دانم که جز این هنر نداری

6 ای غم، تو ز جان من چه خواهی؟ یا کار دگر مگر نداری

7 خسرو، تو به راه خوبرویان یکسر چه روی، دو سر نداری

عکس نوشته
کامنت
comment