جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جانا از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) غزل 2618

غزل 2618 ام از 6329 غزلیات

جانا نظری فرما چون جان نظرهایی

1 جانا نظری فرما چون جان نظرهایی چون گویم دل بردی چون عین دل مایی

2 جان‌ها همه پا کوبند آن لحظه که دل کوبی دل نیز شکر خاید آن دم که جگر خایی

3 تن روح برافشاند چون دست برافشانی مرده ز تو حال آرد چون شعبده بنمایی

4 گر جور و جفا این است پس گشت وفا کاسد ای دل به جفای او جان باز چه می‌پایی

5 امروز چنان مستم کز خویش برون جستم ای یار بکش دستم آن جا که تو آن جایی

6 چیزی که تو را باید افلاک همان زاید گوهر چه کمت آید چون در تک دریایی

7 مردم ز تو شد ای جان هر مردمک دیده بی‌تو چه بود دیده‌ای گوهر بینایی

8 ای روح بزن دستی در دولت سرمستی هستی و چه خوش هستی در وحدت یکتایی

9 ای روح چه می‌ترسی روحی نه تن و نفسی تن معدن ترس آمد تو عیش و تماشایی

10 ای روز چه خوش روزی شمع طرب افروزی او را برسان روزی جان را و پذیرایی

11 صبحا نفسی داری سرمایه بیداری بر خفته دلان بردم انفاس مسیحایی

12 شمس الحق تبریزی خورشید چو استاره در نور تو گم گردد چون شرق برآرایی

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر جانا نظری فرما چون جان نظرهایی

شاعر شعر جانا نظری فرما چون جان نظرهایی چه کسی است ؟

شاعر شعر جانا نظری فرما چون جان نظرهایی جلال الدین محمد مولوی(مولانا) می باشد.

شعر جانا نظری فرما چون جان نظرهایی در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر جانا نظری فرما چون جان نظرهایی چیست ؟

قالب شعر جانا نظری فرما چون جان نظرهایی غزل است

مضمون اصلی شعر جانا نظری فرما چون جان نظرهایی چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, می‌نوشی است.
بنر