جانا، کرشمه تو ره عقل از امیرخسرو دهلوی غزل 294

امیرخسرو دهلوی

آثار امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

جانا، کرشمه تو ره عقل و دین زده ست

1 جانا، کرشمه تو ره عقل و دین زده ست فریاد ازان کرشمه که راهم چنین زده ست

2 فتنه به گوشه های دو چشمت نهان شده آفت به کنجهای دهانت کمین زده ست

3 ماری ست گرد عقرب زین حلقه جسته ای آن جعد به حلقه حلقه که در زیر زین زده ست

4 تا باد برد بوی تو در باغ پیش سرو از یاد لاله زار کله بر زمین زده ست

5 از بهر آن که لاف جمال تو می زند صد بار باد بر دهن یاسمین زده ست

6 گفتم به دل که بر تو که زد ناوک جفا سوی تو کرد اشارت پنهان که این زده ست

7 چشم تو رای زد که کشد بنده را به ظلم انصاف می دهم که چه رای متین زده ست

8 خسرو، تو کیستی که در آیی در این شمار کاین عشق تیغ بر سر مردان دین زده ست

عکس نوشته
کامنت
comment