عشق جمال جانان دریای از عطار نیشابوری غزل 91

عطار نیشابوری

آثار عطار نیشابوری

عطار نیشابوری

عشق جمال جانان دریای آتشین است

1 عشق جمال جانان دریای آتشین است گر عاشقی بسوزی زیرا که راه این است

2 جایی که شمع رخشان ناگاه بر فروزند پروانه چون نسوزد کش سوختن یقین است

3 گر سر عشق خواهی از کفر و دین گذر کن کانجا که عشق آمد چه جای کفر و دین است

4 عاشق که در ره آید اندر مقام اول چون سایه‌ای به خواری افتاده در زمین است

5 چون مدتی برآید سایه نماند اصلا کز دور جایگاهی خورشید در کمین است

6 چندین هزار رهرو دعوی عشق کردند برخاتم طریقت منصور چون نگین است

7 هرکس که در معنی زین بحر بازیابد در ملک هر دو عالم جاوید نازنین است

8 کاری قوی است عالی کاندر ره طریقت بر هر هزار سالی یک مرد راه‌بین است

9 تو مرد ره چه دانی زیرا که مرد ره را اول قدم درین ره بر چرخ هفتمین است

10 عطار اندرین ره جایی فتاد کانجا برتر ز جسم و جان است بیرون ز مهر و کین است

عکس نوشته
کامنت
comment