- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 به زلف تو تا سر درآوردهام به آشفتگی سر برآوردهام
2 ز موی میان تو موئی شدم ز مشک تو قانع به بوئی شدم
3 ضعیفی که افگندیش در کمند گرش میکشی در به رویش مبند
4 غریبی که امیدش از خان تست درش باز کن زان که مهمان تست
5 کریمان کسی را که مهمان کنند دلش را نشاید که رنجان کنند
6 ترا گرچه نیروی سرپنجه است به خون ضعیفان میالای دست
7 به کویت ز روی نیاز آمدم به بویت ز راه دراز آمدم
8 درم باز کن تا کشم در برت اگرنه بمیرم ز غم بر درت
9 دلم باز کش تا جفایت کشم مکش سر که در زیر پایت کشم
10 شکر لب لب درفشان برگشود به شیرین زبانی زبان برگشود
11 که شاها سرت سبز و رخ لعل باد سمند ترا ماه نو نعل باد