- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 درد هجران تو را داغ جگر ساخته ام گرد میدان تو را کحل بصر ساخته ام
2 نبود نام توای یار نه نزدیک و نه دور تو زمن هیچ و من از تو همه بر ساخته ام
3 پرده کژ مده، ای هستی من بُرده ی تو گرچه با زخمه سر کژّ تو در ساخته ام
4 خطی آمد ز تو در خون من و من چو قلم پیش از آن خط قدم از تارک سر ساخته ام
5 طوق زر کردی رفتم مگر از راه جمال دست در گردمیان تو کمر ساخته ام
6 سرو بالائی و سوسن برو و گل عارض و من ز تو بستان تماشای نظر ساخته ام
7 ای بسا شب که تو در خلوت و من تا بسحر از قد خفته خود حلقه در ساخته ام
8 حلقه حلقه ست در داج فلک آه اثیر زان گل حلقه آئینه در ساخته ام