-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 فضول گشتهام امروز جنگ میجویم منوش نکته مستان که یاوه میگویم
2 تنا بسوز چو هیزم که از تو سیر شدم دلا برو تو ز پیشم تو را نمیجویم
3 لگن نهاد خیالش به چشمه چشمم بهانه کرد کز این آب جامه میشویم
4 بگفتمش که به خونابه جامه چون شویی بگفت خون همه زان سوست و من از این سویم
5 به سوی تو همه خون است و سوی من همه آب نه قبطیم که در این نیل موسوی خویم