امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی
امیرخسرو دهلوی

سالها خون خورده ام از امیرخسرو دهلوی غزل 1152

غزل 1152 ام از 2198 غزلیات

سالها خون خورده ام از بخت بی سامان خویش

1 سالها خون خورده ام از بخت بی سامان خویش تا زمانی دیده ام روی خوش جانان خویش

2 از خیال او چه نالم؟ رفت چو کارم ز دست من به خون خویش پروردم بلای جان خویش

3 بس که خود را گم کنم شبها به گرد کوی تو ره نیابم باز سوی خانه ویران خویش

4 مزد دندانم بر آن دردم که خیزد بس بود بی تو چون انگشت حسرت خایم از دندان خویش

5 گر کشندم بهر او پیش و به من آتش زنند تا همی سوزم، همی بینم رخ سلطان خویش

6 شهسوار عاشقان را در رهت سر خاک شد تو کجا داری سر دیوانه یکران خویش؟

7 می کشم خاک درت در چشم و کشته می شوم چند خونابه خورم زین دیده گریان خویش

8 از جفای تست خون اندر دل خسرو مدام از وفا نبود که باشم در پی سامان خویش

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر سالها خون خورده ام از بخت بی سامان خویش

شاعر شعر سالها خون خورده ام از بخت بی سامان خویش چه کسی است ؟

شاعر شعر سالها خون خورده ام از بخت بی سامان خویش امیرخسرو دهلوی می باشد.

شعر سالها خون خورده ام از بخت بی سامان خویش در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر سالها خون خورده ام از بخت بی سامان خویش چیست ؟

قالب شعر سالها خون خورده ام از بخت بی سامان خویش غزل است

مضمون اصلی شعر سالها خون خورده ام از بخت بی سامان خویش چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر