-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 از نهفتن، راز را رسوای عالم کرده ام وز خموشی غیر را با خویش محرم کرده ام
2 هر دمی از زندگی پامال فکری میشود عمر خود را جاده غمهای عالم کرده ام
3 سر نپیچیده است از تأثیر افغانم دلی پادشاهی در جهان از دولت غم کرده ام
4 همچو من نخلی ندارد گلشن آزادگی در جنون تا ریشه زنجیر محکم کرده ام
5 عالمی گردیده در خاطر، غم عالم مرا ترک خود واعظ چه گویم،ترک عالم کرده ام