1 این ز تو شایان و بر بماست سزاوار اقسم بالخنس الجوار الکنس
2 بنده درگه امیریست که آمد در نسب اندر یکی ز دوده افطس
1 خسرو شرق سوی غرب همیکرده سفر باختر گشته ز نو مطلع مهر خاور
2 ابر و باد ار نبود توسن فرخ پی شه از چه پیماید کوه و کند از بحرگذر
1 خدا رحمت کند مرحوم حاجی میرزاآقاسی را ببخشد جای آن بر خلق احزاب سیاسی را
2 ترقی اعتدالی انقلابی ارتجاعیون دومکراسی و رادیکال و عشقی اسکناسی را
1 چو مرد گیرد بعد از رضا ره تسلیم مسلم است بر او خسروی هفت اقلیم
2 خلیل رحمن دیدی که از صنمخانه بسوی یزدان آمد همی بقلب سلیم