رو که میدان جهان میدان از اثیر اخسیکتی غزل 192

اثیر اخسیکتی

اثیر اخسیکتی

اثیر اخسیکتی

رو که میدان جهان میدان توست

1 رو که میدان جهان میدان توست گوی خوبی در خم چوکان توست

2 زمرد کردون و لعل آفتاب در رکاب خلعت مرجان توست

3 لولوی و یاقوت را در بحر و کان خطبه بر نام و لب و دندان توست

4 اینت سلطانی که در اقلیم عشق هر که بر کاری است از دیوان توست

5 افسرمه خاک بوس کفش توست گوهر جان سنگ ریزه ی کان توست

6 جان بخدمت میفرستد در پذیر گر گل است ار خار از بستان توست

7 شد بسر، پیمانه عمر اثیر هم چنان او بر سر پیمان توست

عکس نوشته
کامنت
comment