- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 وقت گل است نوش کن باده چون گلاب را بلبل نغمه ساز کن بلبله شراب را
2 ساغر لاله هر زمان باد نشاط می دهد بین که چه موسمی ست خوش نقل و می و کباب را
3 مرغ چو در سرو شد، بال کشید در زمین سبزه بساط سبز وتر از پی رقص آب را
4 نیست حیات شکرین کاخر شب شکر لبان هر طرفی به بوی می تلخ کنند خواب را
5 چون به سؤال گویدم ساقی مست عاشقان هان قدحی، چگونه ای؟ حاضرم این جواب را
6 چند ز عقل و درد سر باده بیار ساقیا درد ترا و سر مرا عقل شراب ناب را
7 گرد سفید برق را تا بنشاند از هوا موج بلند می شود چشمه آفتاب را
8 نی غلطم که آفتاب اوج ازان گرفت تا بوسه زند به پیش شه حاشیه جناب را
9 خورد خدنگ او بسی خون ز دو دیده، پر نشد سیر کجا کند مگس حوصله عقاب را
10 خانه خسرو از رخش هست صفا که هر زمان از رخ فکر مدح تو دور کند نقاب را