- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 این بوی بهارست که از صحن چمن خاست یا نکهت مشکست کز آهوی ختن خاست
2 انفاس بهشتست که آید به مشامم یا بوی اویسست که از سوی قرن خاست
3 این سرو کدامست که در باغ روان شد وین مرغ چه نامست که از طرف چمن خاست
4 بشنو سخنی راست که امروز در آفاق هر فتنه که هست از قد آن سیم بدن خاست
5 سودای دل سوختهٔ لاله سیراب در فصل بهار از دم مشکین سمن خاست
6 تا چین سر زلف بتان شد وطن دل عزم سفرش از گذر حب وطن خاست
7 آن فتنه که چون آهوی وحشی رمد از من گوئی ز پی صید دل خستهٔ من خاست
8 هر چند که در شهر دل تنگ فراخست دل تنگیم از دوری آن تنگ دهن خاست
9 عهدیست که آشفتگی خاطر خواجو از زلف سراسیمهٔ آن عهدشکن خاست