1 ساقی قدحی که هست عالم نفسی وین یکنفس آن به که شود صرف کسی
2 نیکان گل عالمند و باقی خس و خار با شاخ گلی نشین نه با خار و خسی
1 شمعی که گرم خشم تر از برق لامع است گر عالمی به جور بسوزد چه مانع است
2 برگشته است ماه من از مهر من دگر بازم مگر ستاره اقبال راجع است
1 هر کو ندید خواب و نداند که خورد چیست داند چو من که عشق چه چیزست و درد چیست
2 ای شاخ گل بسوختم از غیرت صبا گر نیست عاشق این آه سرد چیست