-
لایک
-
ذخیره
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 آن عشق جگرخواره کز خون شود او فربه ای بارخدا بر ما نرمش کن و رحمش ده
2 روزی که نریزد خون رنجیش بدید آمد جز از جگر عاشق آن رنج نگردد به
3 تیر نظرت دیدم جان گفت زهی دولت پرم چو کمان پرم من از کشش آن زه
4 من خاک دژم بودم در کتم عدم بودم آمد به سر گورم عشقت که هلا برجه
5 از بانگ تو برجستم در عهد تو بنشستم ما را تو تعاهد کن سالار تویی در ده
6 بیخود بنشین پیشم بیخود کن و بیخویشم تا هیچ نیندیشم نی از که نی از مه
7 بر نطع پیادستم من اسپ نمیخواهم من مات توام ای شه رخ بر رخ من برنه
8 ای یوسف عیسی دم با زر غم و بیزر غم پیش آر تو جام جم والله که تویی سرده
9 زان می که از او سینه صافی است چو آیینه پیش آر و مده وعده بر شنبه و پنجشنبه