1 این عنایت بین که ما دربارهٔ جان کرده ایم جان سرمست خوشی ایثار جانان کرده ایم
2 بنده ایم و بنده فرمانیم و فرمان می بریم هرچه ما کردیم در عالم به فرمان کرده ایم
3 حضرتش سلطان و ما از جان غلام خدمتش مخلصانه تخت دل تسلیم سلطان کرده ایم
4 درخرابات مغان بزم خوشی بنهاده ایم خان و مان زاهدی را نیک ویران کرده ایم
5 جام دُرد درد دل چون صاف درمان خورده ایم دردمندان را به دُرد درد درمان کرده ایم
6 خوش در میخانهٔ مستانه ای بگشوده ایم نعمت الله را سبیل راه رندان کرده ایم