خیالی بخارایی

خیالی بخارایی

خیالی بخارایی
خیالی بخارایی

بی‌رخ آن مه که شام زلف از خیالی بخارایی غزل 42

غزل 42 ام از 399 غزلیات

بی‌رخ آن مه که شام زلف را در هم شکست

1 بی‌رخ آن مه که شام زلف را در هم شکست چون فلک پشتِ امید من ز بار غم شکست

2 راستی را هر دلی کز مردم صاحب نظر برد چشم دل فریبش، زلف خم در خم شکست

3 بیش از این عهد درستان مشکن ای شوخ و بترس چون ز عهد نادرست افتاد بر آدم شکست

4 ساقیا در دور می خواری غم دوران مخور کاین همان دور است ای غافل که جام جم شکست

5 حاصل از سرمایهٔ هستی خیالی را به دست نقد قلبی بود، در دست غمت آن هم شکست

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر بی‌رخ آن مه که شام زلف را در هم شکست

شاعر شعر بی‌رخ آن مه که شام زلف را در هم شکست چه کسی است ؟

شاعر شعر بی‌رخ آن مه که شام زلف را در هم شکست خیالی بخارایی می باشد.

شعر بی‌رخ آن مه که شام زلف را در هم شکست در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 9 سروده شده است.

قالب شعر بی‌رخ آن مه که شام زلف را در هم شکست چیست ؟

قالب شعر بی‌رخ آن مه که شام زلف را در هم شکست غزل است

مضمون اصلی شعر بی‌رخ آن مه که شام زلف را در هم شکست چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر