1 ناب است هر آن چیز که آلوده نباشد زین روی ترا گویم کازاده نابی
1 سپیده دم که هوا بر درید پرده شب بر آمد از سرکه روز با ردای قصب
2 سپید روز سپه روی داده بود به چین شب سیاه سپه روی داده سوی حلب
1 غم نادیدن آن ماه دیدار مرا در خوابگه ریزد همی خار
2 شب تاری همه کس خواب یابد من از تیمار او تا روز بیدار
1 یمین دولت شاه زمانه با دل شاد بفال نیک کنون سوی خانه روی نهاد
2 بتان شکسته و بتخانه ها فکنده ز پای حصارهای قوی بر گشاده لاد از لاد